سفارش تبلیغ
صبا ویژن
می گم تا بنویسی تا باشه مرهمی...

بچه ها فقط اومدم یه چیز رو بگم و برم
امروز هوای تهران ابری و بعد بارونی شد، البته نه از این بارونهای که تابستون امسال زیاد دیدیم… یه بارون نم نم و بی سر و صدا و پاییزی که همه جا رو تر کرد و منم بدجوری دلم گرفت
…آخ که این آهنگ محسن یگانه چقدر می چسبه الآن

دوباره یه گوشه می شینم و واسه دلم می خونم
هنوز تو حسرت یه همزبونم
ولی نمیشه و اینو می دونم
دوباره نمی خوام چشمای خیسمو کسی ببینه
یه عمره حال و روز من همینه



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  پنج شنبه 88/6/26ساعت  7:17 عصر  توسط حسین 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    بارون ودل گرفتگی کهنه
    گداهای توراهی!
    چه قده بزرگ شدیم!